وزی تمام روستایی ها تصمیم گرفتند تا برای بارش باران دعا کنند , در روزی که برای این کار دور هم جمع شدند تنها پسر بچه ای با خود یک چتر آورده بود این یعنی ایمان
کودک یک ساله ای را تصور کنید زمانی که او را به هوا پرتاب میک نید می خندد زیرا می داند شما او را خواهید گرفت این یعنی اطمینان
هر شب هنگام خواب هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بیدار شویم اما با این حال ساعت ها را برای فردا کوک می کنیم این یعنی امید
تاریخ: شنبه 12 مرداد 1392برچسب:داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک,داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, داستان طنز , داستان کوتاه طنز , داستان , وبلاگ داستان , همه نوع جوک, ,
ارسال توسط محمد حسين
آخرین مطالب